اخبار اعتراضات توده ای مردم در راس اخبار رسانه های بین المللی است. چشمان دنیا بسوی ایران چرخیده است. عکس های تظاهرات و درگیری های مردم با نیروهای سرکوب و گزارشات و تفسیرهای سیاسی شرایط ایران، هر روز چندین صفحه نشریات را میپوشاند. سیر وقایع آنچنان سریع بوده است که همه بهت زده اند. سوال اساسی اینست: در ایران چه میگذرد و به کجا ختم میشود؟
جالب اینجا است که در میان این همه ژورنالیست و مفسر ریز و درشت و پیر و جوان کسی پیدا نمیشود که سطح ماجرا را بخراشاند و کمی به عمق وقایع بنگرد. همه اعتراض به نتایج رای گیری را می بینند و نتیجه میگیرند که این اعتراض میلیونی و زد و خورد و درگیری با جانیان اسلامی بخاطر تقلب در انتخابات است. جالب اینجاست که تازه اغلب شان هم میگویند که معلوم نیست واقعا تقلبی انجام گرفته باشد و یا بدون تقلب واقعا موسوی اتتخاب میشده است.
انسان هاج و واج میماند. آیا اینها فکر میکنند که مردم ایران دچار جنون شده اند که بخاطر یک تقلبی که آراء احمدی نژاد را 10-15 درصد بیشتر اعلام کرده است این چنین به خیابان ها بریزند؟ جان خود را بخطر بیاندازند؟ و با این جانیان درگیر شوند؟ این تمام عمق این ژورنالیست های از خود ممنون است.
یک نمونه اش را در مصاحبه تلویزیونی در جی ام تی وی شاهد بودم. بحثی که عملا میان من و خبرنگار فایننشیال تایمز درگرفت. من گفتم که این آغاز پایان رژیم اسلامی است. و او معترضانه گفت: "نه مردم انقلاب نمیخواهند. یک کمی آزادی بیشتر میخواهند." منظور او از انقلاب نمیخواهند، این بود که مردم خواهان سرنگونی رژیم اسلامی نیستند. فقط میخواهند کمی اصلاحش کنند. وارد این بحث هم نمیشد شد که مردم در یک روز آفتابی تصمیم نمیگیرند که انقلاب میخواهند و بعد انقلاب میکنند. انقلاب یک پدیده اجتماعی است که مکانیزم و دینامیزم خود را دارد و در یک شرایط خاصی شکل میگیرد. اما این مساله اصلی نیست.
مساله اینست که اینها از دیدن نفرت عمیق مردم نسبت به رژیم اسلامی عاجزند. نمیتوانند تشخیص دهند که علت این اعتراضات میلیونی هواداری از موسوی نیست. فکر میکنند که یک ذره تغییر و اصلاح در وضع رژیم تمام آن چیزی است که مردم میخواهند یا باید بخواهند. این همه خطر میکنند، سختی و مشقت را تحمل میکنند، برای یک ذره آزادی بیشتر و یک کمی تغییر در ساختار رژیم. آیا اینها واقعا اینقدر کودن اند یا عمدی دارند؟
ما پیش از اینهم شاهد مهندسی افکار عمومی و حقنه کردن آلترناتیوها به مردم بوده ایم. سال 1357 هم همین رسانه ها به تبعیت از دولت های متبوع شان خمینی و آلترناتیو اسلامی را به مردم ایران حقنه کردند. ظرف مدت کوتاهی "مرگ بر شاه مردم" را که معنایش زنده باد آزادی، عدالت و رفاه بود، تبدیل به "رهبر فقط روح الله" کردند. آن زمان از خطر قدرت گیری چپ در ایران هراسان بودند. و لذا جنبش ارتجاعی اسلامی را به مردم ایران حقنه کردند.
امروز هم از انقلاب هراسان اند. از انقلاب بیش از رژیم اسلامی متنفرند. یک رژیم اسلامی کمتر افراطی و رام تر و نزدیک تر به غرب به نسبت احمدی نژاد برای اینها ایده آل است، پس همین را بر پرچم مبارزات مردم حک میکنند. ما اینها را خوب می شناسیم. این ترفند را می شناسیم.
جالب اینجاست که چپ و راست در عمل یک چیز میگویند. گزارش های رابرت فیسک که یک خبرنگار معروف و قدیمی "چپ" در خاورمیانه است از بسیاری جهات بسیار جذاب است. اما او هم بر همین نت میکوبد. "مردم نمیخواهند جمهوری اسلامی برود. آنها کاملا از زندگی با جمهوری اسلامی راضی اند. خود موسوی هم طرفدار ولایت فقیه است. آنها نمیخواهند غرب به آنها بگوید چه کار کنند. آنها نمیخواهند مثل غرب باشند. آنها احمدی نژاد را نمیخواهند." (از مصاحبه با تلویزیون الجزیره.)
رابرت فیسک از روی خط ضد امپریالیستی اش این تفسیر را میدهد و عملا پشت رژیم اسلامی قرار میگیرد. خبرنگار فاینشیال تایمز دست راستی از ترس انقلاب و عواقب یک انقلاب در ایران که از نظر آنها "خطر" قدرت گیری چپ را میتواند بدنبال داشته باشد، با سرنگونی رژیم مخالفت و عملا از آن دفاع میکند. چپ ضد امپریالیستی و راست در برخورد به رژیم اسلامی عملا دو روی یک سکه اند. هر دو اهداف مبارزه مردم ایران را کوچک تر و محدود تر از آنچه هست جلوه میدهند. عملا به مانعی در مقابل گسترش و تعمیق مبارزه مردم بدل میشوند. مبارزه مردم را به عقب میکشند. هر دو آزادی و برابری را حق مردم ایران نمیدانند. هر دو فکر میکنند که فقط یک ذره آزادی برای مردم ایران کافیست. نزد اینها، مردم ایران، ظاهرا مجنون و مازوخیست اند و از زندگی تحت رژیم اسلامی راضی و خوشحال اند. اینها فقط نماینده ارتجاع نیستند، راسیست هم هستند.
خنثی کردن این مهندسی افکار عمومی و رهبر سازی و آلترناتیو سازی برای جنبش اعتراضی مردم یکی از وظایف مهم کمونیسم کارگری است. نباید اجازه دهیم که تعابیر و تفسیرهای این ژورنالیست ها و مفسرین رنگ وارنگ به تعابیر مردم بدل شود. اینها مبارزه مردم را به عقب میکشند، منحرف میکنند و باید افشاء شوند. *